Web Analytics Made Easy - Statcounter

عمارت زیبای باغ فردوس که به نام موزه سینما برای ما شناخته شده است، روزگاری خانه دوستعلی خان معیرالممالک بود. کسی که نخستین بذر گوجه فرنگی را در حیاط این عمارت کاشت اما نمی‌دانست خاصیت این میوه خوشرنگ چیست و چه مصرفی دارد.

عمارت با آن گچبری‌ها و معماری چشم‌اندازش از هر تازه‌واردی دلبری می‌کند. مخاطبان چه برای نشستن روی نیمکت‌ها و نفس تازه کردن باغ فردوس را انتخاب کرده‌ باشند و چه برای بازدید از موزه سینما، از حضور و قدم زدن در باغ و عمارت لذت می‌برند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خانه ییلاقی

باغ فردوس تجریش از جمله اراضی بود که حاج میرزا آقاسی، آخرین صدر اعظم محمدشاه قاجار، در اواخر عمر خودش به محمد شاه بخشید. حاجی میرزا آقاسی اصالتا ایروانی بود و در زمان صدرات خود ۱۲۰۰ پارچه آبادی را رونق و بدون هیچ چش‌مداشتی به محمد شاه تحویل داد و بعد از فوت محمدشاه به ناصرالدین شاه رسید. پس از اینکه ناصرالدین شاه دختر خود را به عقد دوست محمدخان معیرالممالک درآورد، این باغ را به عنوان هدیه ازدواج به او بخشید. معیرالممالک مراسم عروسی را در همین باغ برگزار کرد. خاندان معیرالممالک عمارت را خانه ییلاقی خود کردند.


اعتمادالسلطنه در روزنامه خاطرات آورده : «شاه سوار شدند. باغ فردوس خانه معیر، یعنی [خانه] عصمت‌الدوله دخترشان رفته بودند.» مستر بنیامین، اولین وزیر مختار آمریکا، در کتاب خود به نام «ایران و ایرانیان» درباره معیرالممالک می‌نویسد: «در اطراف تهران عمارت باشکوهی ساخت به نام باغ فردوس که یکی از عمارات پرشکوه دنیا می‌توان شمرد.»
این عمارت زیبا که بیش از یک قرن قدمت دارد و به خاطر درختان زیبایش به باغ فردوس مشهور شد، در زیرزمین خود یک حوض‌ خانه منحصر به فرد دارد که حالا به عنوان سالن سینما استفاده می‌شود. حوض‌ خانه‌ای که گرچه به دلیل وجود بخش شاه‌ نشین در نزدیکی سقف کمی برگرفته از معماری فرنگی‌ است اما سقفی پوشیده از مقرنس‌های گچی دارد.

بیشتر بخوانید : خواجۀ جیران چطور ناصرالدین شاه را دور زد؟ / قدرت و نفوذ بالای خواجگان در دربار نخستین فرماندار زن ایرانی کیست؟ / پیروزی بدون جنگ و هوشمندانه «ملک خاتون» نخستین جایی که گوجه فرنگی خورده شد

از همه ظرافت و زیبایی این عمارت که بگذریم، داستان یک اتفاق منحصر به فرد شنیدنی است. در همین عمارت بود که جعبه‌ای حاوی تخم یک گیاه از فرنگ به دست صاحبان خانه رسید و آن را کاشتند و بوته گوجه فرنگی به عمل آمد. اما اهل خانه نمی‌دانستند این گیاه و میوه قرمزش چیست و به گمان نجس بودن به آن دست نمی‌زنند. تا اینکه یک روز یک روز عبدالصمد میرزا عزالدوله، برادر ناتنی ناصرالدین شاه، به عمارت می‌آید و می‌بیند چه گوجه‌فرنگی‌های خوب و فرداعلایی آنجا عمل آمده است. می پرسد پس چراگوجه‌ها را نچیدید و نخوردید؟ می‌گویند که خوردنی نیست و نجس است. او گوجه‌ها را می‌چیند، آبش را می‌گیرد و رب و چاشنی درست می‌کند و همراه با کباب می‌خورند و لذت می‌برند. شاید این عمارت اولین جایی نبوده که گوجه فرنگی در آن به عمل آمده اما اولین جایی بوده که گوجه فرنگی در آن خورده شده است.

21220

کد خبر 1652978

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: قاجار تاریخ معاصر ناصرالدین شاه گوجه فرنگی باغ فردوس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۳۱۴۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عجیب‌ترین بخشش در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید

یکی از روز‌های خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی می‌کرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آن‌ها بعد از آنکه او به تماس‌های‌شان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بی‌جانش روبه‌رو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم می‌خورد.

به گزارش ایسنا، همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده می‌کرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسی‌ها نشان می‌داد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل می‌گذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.

برق طلا

آنطور که نزدیکان مقتول می‌گفتند از مدت‌ها قبل یک نظافت‌چی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا می‌رفت و روز قبل پسر نظافت‌چی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافت‌چی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.

متهم در همان بازجویی‌های مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سال‌ها برای نظافت به آنجا می‌رفت. آن روز، چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقه‌ای کار کردم، اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم، اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.

حکم قصاص

متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوان‌عالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.

شمارش معکوس برای قصاص

با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمی‌کرد. در دادسرا، اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پرونده‌های قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث سلح و سازش شده روبه‌رو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.

چرا قاتل مادر را بخشیدم

میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری می‌گوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم، اما به نتیجه‌ای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانه‌ای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل می‌کنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانه‌ای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفته‌ام راضی هستم و احساس آرامش می‌کنم.

دیگر خبرها

  • پیش بینی کشت ۶۰ هکتار از مزارع گوجه فرنگی استان قزوین با روش سایبان 
  • تولید گوجه فرنگی به ۳۰۰ هزار تن می‌رسد
  • ضرورت بازنگری در حریم عمارت خسروآباد سنندج
  • ضرورت بازنگری حریم عمارت خسروآباد سنندج
  • «کرایی مرغ» یک غذای مجلسی که باید امتحانش کنی
  • حریم عمارت خسروآباد سنندج بازنگری شود
  • بخشش عجیب‌ در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
  • گوجه فرنگی‌ها «جهان موازی» خود را دارند!
  • عجیب‌ترین بخشش در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
  • وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!